امیر اسماعیل سامانی پادشاه خراسان در یک روزی هفت قدم با عالمی مشایعت کرد. شبی در خوابرسول خدا(ص) را دید که به او میگوید:((ای اسماعیل فرزند من را عزیز داشتی و احترام کردی من از خدا خواستم تو را ذلیل نکند و هفت نفر از اولاد تو سلطنت کنند در عوض آن هفت قدم که باآن عالم مشایعت کردی. اما احترامات آن ها بعد از مردن این است که: تمام اشیاء برای آن ها استغفار می کنند. آسمان ها و زمینبرایشان گریه می کنند و خاک بدنهای آنان را نمی پوساند.))
نظرات شما عزیزان: